ندای قم / عباس جعفری / کارشناس حوزه مدیریت و حکمرانی؛ گرچه ارتقاء شرایط اقتصادی و اجتماعی، همراه با پیشرفت علوم پزشکی سبب کاهش مرگ و میر و افزایش طول عمر و امید به زندگی در جامعه جهانی شده است و کارشناسان مهمترین دلیل رشد جمعیت سالمند را همین عوامل می دانند اما نتایج بررسی نرخ رشد جمعیت سالمند و مقایسه آن با هرم سنی جمعیت ایران، شرایط نگران کننده ای را در سالهای نه چندان دور برای کشور متصور ساخته است. بنابر برآوردهای جمعیتی، کشور ایران طی 30 سال آینده با بحران سالمندی مواجه خواهد شد و پیش بینی می شود بیش از 30 درصد از جمعیت کشور، سالمند می شود. رشد سهم سالمندان به جز در بازه زمانی 1375 تا 1385، از منفی 17 درصد در سال 1355 به 27 درصد در سال 1395 رسیده است و انتظار می رود سهم جمعیت سالمند ایران از سال 1398 تا سال 1421، از 10 به 20 درصد برسد. در حالی که روند تغییرات شاخص مذکور در کشورهای توسعه یافته، 70 تا 120 سال است. البته حدومرز و جریان جسمی و روانی سالمندی در میان افراد، کاملاً متفاوت است و فردی که در یک کشور با سن مشخصی بهعنوان سالمند در نظر گرفته میشود، ممکن است در یک جامعه دیگر، سالمند بهحساب نیاید زیرا با «امید به زندگی» در هر کشور، رابطه مستقیمی دارد و برحسب زمان و مکان و حتی جنسیت، در جوامع مختلف، متفاوت است.
سال 2050 33درصد جمعیت کل کشورسالمند خواهند بود
بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در تیر 1402 منتشر گردیده و به بررسی وضعیت سالمندی در ایران آینده و چالشهای آن پرداخته است استان گیلان رتبه نخست تعداد سالمندان در بین استانهای کشور و استان سیستان و بلوچستان کمترین تعداد سالمندان را دارد و با وجود سطح توسعه نیافتگی در این استان، همچنان نرخ باروری مطلوب است.
یکی از نتایج قابل تامل پژوهشهای تحولات سالمندی این است که نرخ رشد جمعیت سالمندان کشور بیش از سه برابر میانگین نرخ رشد جمعیت کل کشور شده است و به زودی سونامی سالمندی در ایران به یکی از مهمترین چالش های حکمرانی کشور تبدیل خواهد شد. آمارها حاکی از آن است که طی حدود 20 سال آینده، نسبت نرخ رشد جمعیت سالمند به نرخ رشد جمعیت کل کشور، 16 به یک خواهد شد.
بر اساس مقایسه نقشه توزیع سالمندی جهان در سال 2050 حدود 33درصد جمعیت کل کشورسالمند خواهند بود و علی رغم اینکه ایران هنوز مسیر پیشرفت تکنولوژیک و پویایی اقتصادی را همگام با کشورهای توسعه یافته طی نکرده است درصد قابل توجهی از جمعیت خود را در چرخه کار و تولید از دست خواهد داد.
بررسی نمودار های فوق حکایت از آن دارد که وضعیت قم به نسبت سایر استان ها کمی بهتر و بعد از استانهای سیستان و بلوجستان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان و کهکیلویه و بویر احمد قرار دارد، اما نکته نمودار های فوق در این است که تمام آنها بر اساس سرشماری سال 1395 ترسیم شده است و استان قم طی سالهای اخیر با یک مهاجرت غیرقابل کنترل و مدیریت نشده از سایر استانها و حتی اتباع خارجی مواجه شد که کلان شهر قم را در رده بالاترین نرخ شهر های مهاجر پذیر کشور قرار داده است.
وضعیت سالمندی درقم و چالش های پیچیده وحاد پیش رو
اگرچه چشم انداز و ﻧﻈﺎم سازمان یافته اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی روشنی جهت ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و بازنشستگان در مدیریت کلی کشور مشاهده نمی شود اما معضل مواجه استان قم با سالمندان در آینده نزدیک بسیار پیچیده و حادتر خواهد بود زیرا همین حالا حدود 30 درصد جمعیت قم را اتباع تشکیل داده اند و این آمار به سرعت در حال افزایش است. نرخ شهرنشینی بیش از 95 درصدی در استان قم و مهاجرت نیروهای جوان و سکونت عمدتا سالمندان در روستاهای استان چالش دیگر استان قم در مراقبت و ارائه خدمات به سالمندان خواهد بود، در حال حاضر بخشی از جمعیت مهاجر روستایی قم با سکونت اتباع افغانستانی جایگزین شده است و خدمات آموزشی و بهداشتی مطلوبی بخصوص مراقبت های حین بارداری و پس از زایمان از جانب مراکز درمانی و خانه های بهداشت روستایی به آنها ارائه می شود اما مطمئنا این مراکز توان و امکانات لازم برای پشتیبانی از جامعه سالمندان ایرانی و اتباع روستایی قم را در آینده نخواهند داشت.
کارشناسان حوزه جمعیت از عواملی نظیر سست شدن و تضعیف نقش سنتها در تنظیم روابط اجتماعی و خانوادگی، کاهش مشارکت سالمندان در فرآیند تولید اقتصادی، کاهش حجم خانواده و هسته ای شدن آن، کاهش کارکردهای نهاد خانواده، اشتغال زنان، شکاف نسلها و ایجاد فاصله بین سالمندان و فرزندان و نوه هایشان و تغییر در معماری و فضای حیاتی منازل مسکونی به عنوان مهمترین دلایل کاهش جایگاه سالمندان در بین گروههای سنی جمعیتی نام می برند. ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑـﺮاي رﻓﺎه و ﺑﻘﺎي ﺧﻮد ﺑﻪ اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮاده وابسته هستند و اﻗﺎﻣﺖ ﻣﺸﺘﺮك ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و ﻓﺮزﻧﺪان آنﻫﺎ می ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻮد ﺗﺎ از ﻧﻈﺮ ﺟﺴﻤﺎنی در ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺮي قرار گیرند که ارتباط مستقیمی با ﺷﺮاﯾﻂ اﻗﺘﺼﺎدي ﺟﺎﻣﻌﻪ و وﯾژگیﻫﺎي ﻓﺮدي اﻓﺮاد داﺧﻞ هر ﺧﺎﻧﻮار دارد. ﻃﻮﻻنی ﺗﺮ ﺷﺪن دوره ﺟﻮانی ﻓﺮزﻧﺪان متولد دهه 60 و درﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﺄﺧﯿﺮ در ازدواج و اﻧﺘﻘﺎل دﯾﺮﺗﺮ آﻧﺎن ﺑﻪ دوره ﺑﺰرگسالی باعث ﺑﺎقی ﻣﺎﻧﺪن ﻓﺮزﻧﺪان در ﺧﺎﻧﻪ واﻟﺪﯾﻦ ﺗـﺎ ﺳﻨﯿﻦ ﺑﺎﻻﺗﺮ و درﻧﺘﯿﺠﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻌﺪاد ﺳﺎﻟﻤﻨﺪانی شده است که ﺑﺎ ﺟﻮاﻧﺎن زﻧﺪگی می کنند و مراقبت هایی احتمالی آنها را به همراه دارند که متاسفانه در اغلب موارد به دﻟﯿﻞ ﻧﯿﺎزﻫﺎي مالی ﻓﺮزﻧﺪان و عدم استقلال و یا تمکن مالی آنها ﺻﻮرت گرفته است و آنﻫﺎ در سنی که نیاز به آراﻣﺶ ﺧﺎﻃﺮ دارند، دغدغه ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﺎلی ﺧﻮد، اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮار و حتی فرزندان متاهل خود را باید داشته باشند.
ضرورت نگاه کارشناسانه و کاربردی به مسائل جامعه سالمندان
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت در کشور ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ که ﻣﯿﺰان اﻧﺘﻘﺎﻻت ﻣﺎلی از واﻟﺪﯾﻦ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪان ﺑﯿﺶ از اﻧﺘﻘﺎﻻت ﻓﺮزﻧﺪان ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑﻮده اﺳﺖ. استقلال مالی فرزندان نیز با مستقل شدن آنها همراه بوده است و تشکیل خانواده های تک نفره به وضوح و به کرات در همین قم بخصوص در مناطق جدید شهری همچون پردیسان مشاهده می شود. مطمئنا این آمارها در جوامعی همچون قم که افق روشنی در توسعه اقتصادی و اجتماعی آن در حوزه های مختلف اعم از گردشگری مذهبی، خدمات و حتی صنعت رویت نمی شود به مراتب ناخوشایندتر است.
علی رغم تاکید مسئولین استان به کمبود نیروی کار عمده نیاز اشتغال استان مربوط به نیروهای ساده و یا مشاغل غیر مرتبط با آمایش تخصصی و ویژگیهای فرهنگی، زیارتی و توان سرزمینی بوده که نتیجه آن مهاجرت پذیری بالای قم بخصوص تبدیل شدن آن به مهمترین مقصد سکونت و اشتغال اتباع مهاجر بوده است. توسعه قم در تمام مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی و زیر ساختهای شهری، چالش های جدی در حمایت و پشتیبانی از سالمندان کنونی و سونامی سالمندان در آینده نزدیک دارد.
لذا ضمن بررسی مسائل کنونی سالمندان استان، نگاه کارشناسانه و کاربردی به مسائل جامعه سالمندان در تمام مطالعات طرح های پیشرو ضروری است. در کشور نیز مشخص نیست کدام سازمان متولی پیگیری امور سالمندان است اما با توجه به غفلت های صورت گرفته، ترک فعل های متعدد مسئولین و عدم شناخت و اشراف به مسائل مربوط به هرم جمعیتی کشور در گذشته، تشکیل سازمان ملی سالمندان در آینده اجتناب ناپذیر است، هر چند عملکرد مطلوبی از سازمان ملی جوانان نیز مشاهده نشد.