ندای قم/ گفت و گو ،رضا ملکی؛کارگر اداره برق بود برای امرار معاش سختترین کار مربوط به اداره برق را پذیرفته بود.بالا رفتن از دکلهای برق فشار قوی و تعمیر کابلهای در ارتفاع بالا که شجاعت و بیباکی شخص را طلب میکند.
رعایت نکردن حریم مسیر کابل فشار قوی از طرف شهرداری باعث شد تا فوتبالیست دوست داشتنی فوتبال قم در ارتفاع ۶ متری از سطح زمین با برخورد به کابل ۲۰ هزار ولت به شدت به طرف زمین سرنگون شود و با شکسته شدن ۶ مهره کمر و قطعی نخاع از دو ناحیه با تحمل رنج بسیار در بیمارستان که ۶ ماه به طول انجامید ویلچر نشین گردد .
این همه اتفاقی بود که حمید عزیز را در عین ناباوری از ناحیه در پا فلج کرد تا ؟ فقط با ویلچر امکانپذیر باشد.4سال از آن اتفاق ناگوار می گذرد تنها خود میداند که چقدر دردناک و غم انگیزبوده است.
برای پسر پر جنب و جوشی که در زمینهای خاکی حسن آقا زاد پابه توپ میشد و درمسیر فوتبالی اش در تیمهای مختلف بعنوان یک بازیکن خوب و ارزندهمعرفی میشد فلجی پا و دور بودن از مستطیل سبز کمر شکن بوده و این درد جانکاهی است که حمید عزیز چندین سال است که آن را تحمل میکند.
متولد سال 1357است. ۴۵ سال از پروردگار یگانه عمر گرفته است 40سال آن در اوج جوانی و میانسالی به خوبی سپری شد شغلهای بسیاری داشته و از جمله نیسان آبی بود که چندین سال جادهها را در مینوردید تا لقمه حلالی سر سفره همسر مهربان و فرزندان برومندش بیاورد.
آخرین آن کارگر اداره برق بود که نه بیمهای داشت و نه کسی از او حمایت کرد هزینههای بسیار درمان پس انداز کمی را که داشت بلعید و با نداشتن کار و عدم دریافت حقوقی زندگی را به سختی گذران مینماید.
شکایتی که او از شهرداری داشته ۴ سال است که در پیچ و خم مسیر دادگاه در جریان است آخر هم معلوم نیست سرانجام اش چه خواهد شد.
برای شادی دل حمید طی گفت و گو با او به گذشتههای فوتبال قم رفتیم او چشمهای خود را بست خود را در محله قدیمی ۲۰ متری شهید بهشتی محل تولدش دید گفت ساختمان سه طبقهای داشتیم و زیرزمینی که بساط فوتبال گل کوچک همیشه در آن جریان داشت.
دایی مرحوم و مهربانم استاد بیطرفان عزیز که از کهنکسوتان به نام فوتبال قم محسوب میشد الگوی اخلاقی و ورزشی من بود.
تیمهای کیان و جاوید و هنگ تیمهایی بودند که من در آنها پرورش یافتم،بازی کردم ،زندگی کردم و خاطرات باشکوهی هم دارم.
حضور در کلاس مربیگری c آسیا مرا در کنار استاد خوبم عباس رحمانی قرار داد که درس مردی و مردانگی را از او آموختم او مرا در کنار خود در تیم نوجوانان و جوانان هنگ پذیرفت و با چهار قهرمانی در استان قم در صندلی هدایت نیز موفق عمل کردم .
در این راه در کنار دوستان خوبم پیشین، محمد رضا مقدم، آقا عباسی و علی شریفی توانستیم جایگاه برتر فوتبال قم را در تیم هنگ به دست آوریم و از این بابت مرهون نگاه محبت آمیز استاد خوبم عباس رحمانی هستم.
در تیم خوب پیشکسوتان هلال احمر هم عضو بودم در کنار بزرگانی چون مرحوم مهدی یگانه و اصغر زرگر بودن برای من افتخار بزرگی بود که از خداوند برایشان روح جاوید در بهشت برین مسئلت میکنم.
حمید بیطرفان به آخر صحبتهای خود میرسد. او میگوید آقا از طرف من بنویسید که تنها هستم همسر مهربانم سالهاست که در کنارم سختیهای زندگی با من را تحمل میکند.دو فرزند عزیزم از اینکه پدرشان روی ویلچر است به شدت ناراحت هستند.
درآمدی ندارم و حمایتی هم از هیچ کجا نمیشوم در زمان بستری شدن در بیمارستان استاد عباس رحمانی همیشه یار و یاورم بوده استاد جواد حسینی بزرگ تیم هلال احمر هم همیشه به یادم بوده و محبت خود را شامل من فرزندانم داشتهاند.
لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/t45e