
ندای قم/ یادداشت / عباس جعفری / پژوهشگر حوزه حکمرانی؛ سالهاست نگاهها دراستان قم به سمت توسعه اقتصادی وعمرانی دوخته شده است، گویی آینده قم درگسترش زیرساختها و سرمایهگذاریهای جدید معنا مییابد. حقیقت اما جای دیگری است، آنچه میتواند مسیر این استان را تعیین کند، وضعیت منابع آبی آن است که اکنون به مرزهای بحرانی رسیده و دیگر توان ادامه بارگذاریهای سنگین را ندارد.
بیتوجهی به این واقعیت، همه برنامههای توسعه را بر زمینی لغزان بنا خواهد کرد. امروز قم بیش از هر زمان دیگری به نقطهای رسیده است که حیات شهری و توسعه پایدارش به شدت وابسته به آب است، منبعی که از مرزهای تحمل طبیعی گذشته و بیاعتنایی به آن، هر چشمانداز دیگری را به سرابی تهی خواهد کشاند،در چنین شرایطی، مسئله اصلی در قم به شیوه حکمرانی آب بازمیگردد.
سالهاست رویکرد مسلط برمدیریت منابع آبی کشور و این استان، همان حکمرانی هیدرولیکی با نگاهی سنتی است، الگویی که آب را صرفاً از منظر سازهای میبیند و با سدسازی، انتقال بینحوضهای و برداشت فزاینده از سفرههای زیرزمینی، تلاش میکند نیازهای رو به افزایش را پاسخ دهد. این شیوه، گرچه در کوتاهمدت امکان تأمین آب را فراهم کرده، اما در بلندمدت تابآوری اکولوژیک را فرسوده کرده و منابع حیاتی قم را به مرز بحران کشانده است.
تابآوری آب یک الگوی مفهومی نوین است و به توان یک جامعه و اکوسیستم برای مدیریت پایدار منابع آب در شرایط کمبود، خشکسالی و تغییرات اقلیمی میپردازد. نمونه معروف جهانی آن شهر کیپتاون در آفریقای جنوبی است که در سالهای اخیر به آستانه روز صفر رسید، یعنی زمانی که ذخایر آبی شهر تقریباً تمام شد. با این حال، این شهر توانست با تغییر نهادها، اصلاح شیوههای حکمرانی و جلب مشارکت مردم، مسیر تازهای در مدیریت آب باز کند و الگوی جدیدی پدید آورد.
قم امروز بیش از هر زمان دیگر به چنین نگاهی نیاز دارد، زیرا در شرایط کنونی، اکوسیستم آن از مرز تحمل گذشته است، دشتهای اطراف نشست کردهاند، آبخوانها تهی شدهاند، رودخانههای فصلی خشکیدهاند و دشتها به کانونهای گسترده گرد و خاک تبدیل شدهاند. آینده توسعه شهری قم اگرهمچنان بر مدار افزایش مصرف و انتقال آب بنا شود، به فروپاشی زیرساختهای زیستی و انسانی منتهی خواهد شد.
مشکل اصلی این است که تابآوری آب در ایران اغلب تنها درسطح شعار باقی میماند و در عمل به همان پروژههای سازهای قدیمی تقلیل یافته است. زمانی که رویکرد تابآوری به جای تقویت مشارکت اجتماعی و تحقق عدالت آبی، ابزاری برای توجیه تفکرات سازهای، توسعه صنعتی و شهری و انتقال بینحوضهای آب شود، در واقع نسخهای نو از همان حکمرانی هیدرولیکی تکرار میگردد.
قم نمونه بارزی از پیامدهای این تناقض است. در حالی که از یک سو بر مدیریت تقاضا، بازچرخانی فاضلاب و تحقق عدالت آبی تأکید میشود، تصمیمها همچنان درمسیرپروژههای پرهزینه وکوتاهمدت هدایت میگردد. پیامد این سیاستها فرسایش اکوسیستم قم و محرومیت نسلهای آینده از حق دیدن منابع آبی سالم است.
شرایط تخریب ساختارهای اکولوژیکی قم حکایت از آن دارد که زمان عبور از حکمرانی هیدرولیکی و ورود به حکمرانی مبتنی بر تابآوری فرا رسیده است. این رویکرد به معنای پذیرش محدودیت منابع آب و توسعه متناسب با ظرفیت اکولوژیک استان است. تمرکز بر سازهها جای خود را به اصلاح الگوی مصرف، ارتقای بهرهوری، بازچرخانی و احترام به حقوق محیط زیست میدهد و جامعه محلی بهعنوان شریک و بازیگر اصلی در مدیریت منابع آب شناخته میشود.
در غیر این صورت، قم در مسیر سرابی پیش خواهد رفت که توسعه شهری تنها در نقشهها متجلی میشود و در واقعیت شهری با زیرساختهای فرسوده و آیندهای نامعلوم برجای خواهد ماند. امروز مسئولان قمی در نقطهای تعیینکننده ای در تصمیمگیریهای خود قرار دارند، یا با ادامه حکمرانی هیدرولیکی، آینده قم را در گرداب بحرانهای آبی و زیستمحیطی گرفتار خواهند کرد، یا با پذیرش تابآوری آب بهعنوان محور اصلی سیاستگذاریها، این استان را به الگویی برای مدیریت پایدار منابع آبی در ایران تبدیل میکنند. سرنوشت قم و توان زنده ماندن اکوسیستم آن، در گرو انتخابی است که اکنون باید صورت گیرد.