ندای قم / گزارش / زهرا عسگری ؛ استاد مهدی رجب‌زاده طراح، بافنده مخترع و مبدع محصولات مرتبط با فرش دست بافت،که بیش از ۴ دهه از عمر خود را روزانه ۱۸ ساعت برای کسب تجربیات بیشتر، فعالیت‌های گسترده تر وارایه تولید ملی با کیفیت و زیبا از هنر دست ایرانی سرمایه گذاری کرده است. او را به واقع می توان الگوی سرمایه گذاری برای تولید شناخت.
🔹از حضور در صحنه های انقلاب تا مجروحیت در جبهه
استاد رجب زاده در تمام سال‌های پس از انقلاب همچنان در صحنه دفاع مقدس با حفظ همان ارزش‌ها باقی مانده و در مسیر چرخه تولید کیفی و خلاقانه داخلی تلاش ارزنده و خستگی ناپذیری داشته است.
مهدی رجب‌زاده متولد دوم فروردین ۱۳۳۹ مصادف با ماه مبارک رمضان در خانواده مذهبی است. وی به دوران کودکیش و وضعیت اقتصادی ضعیف خانواده اشاره می‌کند که باعث شد از ۵ تا ۱۲ سالگی مجبور به کار دستفروشی شود و از همان دوران کودکی سنگینی بار زندگی را بر شانه های کوچکش تحمل کند. در کنار کار درس هم می‌خواند. وی از این دوران به عنوان سخت‌ترین دوران زندگیش یاد می‌کند.
دوران انقلاب اسلامی با دوران نوجوانانی او همراه بود، به مانند سایر مردم رنج دیده از دوران ستمشاهی با لبیک به ندای حق طلب بت شکن تاریخ حضرت امام خمینی در مبارزات انقلابی شرکت کرد و بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب با عضویت در نیروهای انقلابی به دفاع از امنیت کشور برخاست.
مهدی رجب‌زاده از اهالی محله قدیمی و تاریخی باغ پنبه قم است. محله معروف با مردمانی مذهبی، مجاوران حرم کریمه اهل بیت (ع)، اوایل جنگ با ۱۲ نفر از بچه‌های غیرتمند محل، گوش به فرمان امام عازم جبهه شدند.
بعد از چند نوبت اعزام سال ۱۳۵۹ در غروب ماه رمضان در حال نبرد با آر پی جی که به سنگرش اصابت کرد، جراحات زیادی برداشت سال 1361 برای درمان شش ماه به آلمان اعزام شد. بلافاصله بعد از بهبودی مجدد عازم جبهه‌ها شد. سال 1362 ازدواج کرد و تا پایان جنگ مسئول تدارکات گردانهای امام سجاد (ع) امام رضا (ع) بود.
🔹 ایستادگی در مسیر تولید ملی با ۱۸ ساعت کار و تلاش روزانه
جنگ تمام شد، اما عرصه دفاع همچنان برای سازندگی کشور باقی بود. برای تحقق همان شعارهایی که اوایل انقلاب سر دادند استقلال و آزادی به قول خودش جنگ یک تنه او در زندگی آغاز شد با روحیه‌ای که داشت حاضر نشد از موقعیت جانبازی و خانواده شهید بودنش استفاده کند. لذا هیچگاه نه حقوقی دریافت کرد، نه از سهمیه‌ای بهره‌مند شد.
وی صاحب سه فرزند دختر شد.شرایط اقتصادی سختی داشت باید خرج خانواده را تامین می‌کرد، به خاطر مجروحیت شغل قبلی اش را نتوانست ادامه دهد. روزها مسافرکشی می‌کرد و شب‌ها تا سحر مشغول طراحی فرش بود. رشته‌ای که به آن علاقه داشت. ۱۸ ساعت در شبانه روز تلاش می‌کرد و با پشت کار توانست در طول چهار دهه به استاد برجسته در عرصه فرش تبدیل شود.
با شرایط جسمانی و وضعیت اقتصادی و مسئولیت‌هایی که داشت هیچ وقت نتوانست شاگردی کند خودش می‌گوید همیشه استاد و شاگرد خودم بودم . این مسئله مزیت‌های چون خلق آثارو ابداعات مختلف در فرش و تبحر و خلاقیت در فعالیت مرتبط با فرش را به همراه داشت و معایبی هم داشت که باعث شد کمتر در بین اساتید این هنر شناخته شود.
🔹تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد
با وجود شرایط اقتصادی سخت از تهدیدات در سراسر زندگی به عنوان فرصت استفاده کرد. وضع اقتصادی نامطلوب باعث نشد تا از تلاش برای فعالیت‌های مرتبط با فرش کنار گیری کند. بلکه با جدیت این رشته را دنبال کرد. حتی در ابتدای کارش برای طراحی از پاکت‌های سیمان در ساختمان‌های نیمه کاره استفاده می‌کرد .
🔹ابداعات زیادی را وارد این هنر کرد
سرانجام تلاش‌ها و کار جدی او به ثمر رسید، طراحی با مداد مورد تایید نقاشان قرار گرفت. وارد رنگ و نقطه شد. تهیه رنگ وقت گیر و هزینه بر بود. همین باعث شد از رنگ‌های پلاستیک ساختمانی برای اولین بار به صورت ترکیبی استفاده کند. به خاطر ارزانی و سرعت بالا این ابداع او در بازار مورد استقبال قرار گرفت .
سال 1369 وارد تولید وجذب بازار فرش شد. طرح ها یش برای بازار تازگی داشت. وقتی دید رنگ و الیاف محدود است اقدام به رنگرزی کرد این کارش هم برای بازار جذاب بود .در این مدت در نمایشگاه فرش شرکت کرد و سفارشی از کشور ژاپن دریافت نمود .سپس وارد تحقیق در حوزه فرش‌های هنری شد. بیش از ۴۵ گره کاربردی تعریف کرد . نوعی چله کشی ترکیبی فارسی ترکی را ابداع کرد .
سال 1372 اقدام به بافت مجموعه اشعار خیام در قالب کتاب فرش کرد. اقدامی که در نوع خود تاکنون نیز بی‌نظیر بوده است. ۸ سال با ۷۰ بافنده در سایز وزیری، به شکل دو رو، طراحی، رنگرزی و مدیریت را به عهده گرفت. سال ۸۰ فرش همراه البسه پوششی را به ثبت کشوری رساند. در همین موقع بود که برای تولید از آلمان سفارش گرفت.
🔹تاسیس شرکت شانه کوب
شرکت شانه کوب را در دهه ۸۰ با ۳۶۰ بافنده آغاز کرد و به عنوان کارآفرین نمونه استان معرفی شد. برای درمان مجدد به آلمان رفت ۴ ماه درمانش به طول انجامید و همین باعث شد در نبودش همه چیز به هم بریزد. همه چیز دوباره به پایه اول برگردد. او دوباره از صفر شروع کرد.
بعد از گذراندن دوره نقاهت با انبوه کارهای ناقص، نارضایتی و طلبکاران روبرو بود. خسارت‌ها را جبران کرد و با همان روحیه جهادی از صفر شروع کرد و این بار این زمین خوردن هم ثمر داد و باعث شد به سمت برجسته کاری فرش برود.
از افتخارا ت او در عرصه برجسته کاری فرش زیارت‌نامه حضرت ابوالفضل (ع) است که هم اکنون در صحن علمدار کربلا قرار دارد. فرشی که به دست هنرمندان تبریزی بافته شد. برجسته کاری آن طی ۶ ماه توسط استاد رجب‌زاده انجام شد.
🔹با این همه ابداع و تلاش همچنان استادی گمنام است
و امروز او صاحب سبک است، کارش در بازار گل کرده، کارآموزان زیادی را در این زمینه آموزش داده است که هم اکنون در بازار فرش مشغول هستند . خودش می‌گوید چون شاگردی نکرده لذا او را نمی‌شناسند، هرچند آثارش و شاگردانش در همه جا هستند. سال ۸۸ در نمایشگاه قرآن بخش جوان در مدت یک ماه ۲۰۰۰ نفر را آموزش داد. در یک دوره نیز در قم در مجتمع امام خمینی کلاس برگزار کرد و تعداد زیادی را مورد آموزش قرار داد.
با تحقیق رنگ شب‌نما را به نخ تبدیل کرد و این قابلیت را به بافت درآورد و اکنون چندین تابلو صلوات شب نما دارد.
کتاب فرش خیام، تابلوهای دونما، فرش تک رنگ، فرش حجمی، فرش همراه ، فرش دو طرفه، فرش‌های دکوری و انواع فعالیت طراحی، رنگرزی، چله دوانی، برجسته کاری، تولید، آموزش هیچ کدام از این کارها به راحتی به دست نیامد. ۱۸ ساعت کار و تلاش شبانه روزی آن هم در چهار دهه زندگی با وجود مجروحیت فقط یک پیام دارد اینکه او درک کرده همچنان در عرصه دفاع مقدس است و این بار در جبهه تولید ایستاده است.
هم اکنون صاحب شرکت شانه کوب است. شرکتی که هم تولید فرش دارد هم آموزش او شرایط مختلفی را برای آموزش بافندگان با در نظر گرفتن قیمت‌های مناسب جهت ترویج تولید ملی و هنر ایرانی در نظر گرفته است . می‌گوید اولین وب سایت فرش در استان را خودش راه اندازی کرده و هم اکنون ۶ سکو در فضای مجازی پاسخگوی هنرجویان فرش است. تا حاصل 4دهه را در اختیارشان قرار دهد.
🔹نمایشگاهی با عطر و رنگ ایثار
در کنار بافت، طراحی، ابداع و آموزش فرش هیچ وقت از ارزش‌ها غافل نبود. محل نمایشگاه دائمیش دوشنبه‌ها به محل دورهمی همرزمان و همسنگرانش تبدیل می‌شود. در کنار همان تابلو فرش‌ها می‌نشینند و از خاطرات دفاع مقدس می‌گویند و البته در همدلی ها نیز شرکت می‌کنند و دستگیر ضعفا هستند.
معتقد است اگر به موفقیت رسیده به برکت شهدا و لطف خداوند است، زندگی متعهدانه در این مرز پرگهر و عمل به فرمان رهبر انقلاب را راهگشای مسایل و مایه افتخار خود می داند. تاکید دارد نخواستم هیچگاه باری بر دوش کشورم باشم. او همانند دوران دفاع مقدس همچنان گوش به فرمان ولایت این بار در جبهه اقتصادی در مسیر سرمایه‌گذاری برای تولید تلاش می کند.
