
ندای قم / یادداشت/ عباس جعفری / پژوهشگر حوزه حکمرانی؛ ایران با بیش از ۳۴ تریلیون مترمکعب، دومین ذخایر گاز طبیعی جهان را دارا میباشد، اما چند سالی است که در زمستان با چالش ناترازی گاز روبهرو است. وضعیتی که بازتاب ضعفهای ساختاری، سیاستگذاریهای نامتقارن و کمتوجهی به زیرساخت ذخیرهسازی و مدیریت مصرف انرژی در کشور است.
آمارهای منتشر شده در رسانهها نشان میدهد که مصرف گاز بخش خانگی و تجاری هر ساله رو به افزایش است و در فصول سرد فشار جدی بر شبکه توزیع و خطوط انتقال وارد می کند. وضعیتی که بدون اصلاح الگوی مصرف و ذخیره سازی گاز، همچنان در سالهای آتی تشدید خواهد شد.
گزارشها حاکی از آن است که ناترازی گاز در زمستان سال جاری میتواند به حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد. کسری که نتیجه عدم توازن میان رشد مصرف و ظرفیت تولید و ذخیرهسازی است.
در ایران برخلاف کشورهای توسعهیافته، ذخیرهسازی گاز زیرزمینی در مقیاس قابلتوجه صورت نمیگیرد و تاسیسات کنونی فقط بخش کوچکی از نیاز اوج زمستان را پوشش میدهد. این ضعف ساختاری باعث شده در زمانی که مصرف اوج میگیرد، شبکه توان تقویت عرضه را نداشته باشد تا در دورههای پیک مصرف، بهجای اتکا به انبارهای زیرزمینی برای مدیریت تقاضا، کشور مجبور به تنظیم عرضه از شبکه اصلی یا بازگشت به مصرف سوختهای سنگین و آلاینده شود.
از طرفی دیگر وابستگی بیش از حد به میدان مشترک پارس جنوبی در افت تولید تاثیر معنی داری داشته است. بخش اعظم گاز کشور از میدان مشترک پارس جنوبی تامین میشود که گزارش هایی از افت فشار و چالشهای بهرهبرداری از آن در رسانه ها منتشر شده است. کارشناسان هشدار دادهاند که ادامه این روند میتواند تا سال ۲۰۳۳ منجر به کاهش ۲۵ درصدی تولید گاز ایران شود و بخشی از گاز نیز به سمت قطر منتقل شود و ظرفیت تولید داخلی کاهش یابد.
اگرچه توسعه و تعمیرات دورهای این میدان انجام میشود، اما محدودیت دسترسی به فناوریهای پیشرفته و تحریمها، توان ایران را در افزایش بهرهوری محدود کرده است، لذا نیاز است که پژوهشگران حوزه انرژی همت مضاعفی در راستای دستیابی به تکنولوژیهای روز دنیا و بومیسازی آنها داشته باشند.
با تشدید ناترازیها، مدیریت عرضه به سمت اولویتدهی به بخش خانگی سوق می یابد که در عمل به معنای قطع یا محدودیت گاز در صنایع، تولید برق و پتروشیمیها است. این سیاستها اگرچه از منظر حفظ آرامش اجتماعی قابلفهم است، اما به کاهش ظرفیت تولید صنعتی و افت تولید ناخالص داخلی منجر خواهد شد و بازگشت به سوختهای مایع، افزایش آلودگی هوا، تعطیلی صنایع و فشار مضاعف بر شبکه برق از جمله پیامدهای بحران گاز هستند.
اگرچه ایران از نظر ذخایر گازی در موقعیت ممتاز جهانی قرار دارد، اما عدم سرمایهگذاری و توجه به فرآیند ذخیرهسازی، مدیریت مصرف و توسعه فناوری باعث شده تا این ثروت به مزیت تبدیل نشود. برای خروج از چرخه معیوب تکرار بحران انرژی در زمستان، راهکارهای جدی و چندلایه لازم است. افزایش سریع ظرفیت ذخیرهسازی گاز (UGS) برای پوشش حداقل ۱۰٪ مصرف سالانه، همانند کشورهای پیشرفته، اصلاح الگوی مصرف در بخش خانگی، تجاری و صنعتی با سیاستهای تشویقی و اعمال فناوریهای بهینه، تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری جدی در بهرهوری میدانهای مشترک و جلب مشارکت فناوریهای جهانی، تنوعبخشی به سبد انرژی با گسترش انرژیهای تجدیدپذیر به منظور کاهش بار پیک مصرف گاز میتواند کشور را در مسیر صحیح حل مسئله بحران ناترازی گاز قرار دهد.
بحران گاز در ایران، تابع ضعفهای ساختاری و مدیریتی است. مسئولین باید از تجربه زمستانهای سخت اروپا، بهعنوان زنگ هشداری برای بازنگری در سیاستگذاری های کلان انرژی استفاده کنند. بی تردید با ایجاد مدیریت یکپارچه، سرمایهگذاری در ذخیرهسازی، اصلاح مصرف و بهرهگیری از فناوری نوین میتوان از تکرار سالانه بحران انرژی در فصول سرد سال در کشور جلوگیری کرد.



