ندای قم / یادداشت / عباس جعفری / کارشناس رسانه و حوزه حکمرانی؛ صنعت خودروسازی ایران بهجای آنکه نمادی از پیشرفت باشد، به توسعه ای ناکارآمد و انبوهی از سوءمدیریت ها تبدیل شده است. این صنعت نهتنها قادر به تأمین نیازهای مصرفکنندگان داخلی با کیفیت و قیمت مناسب نیست، بلکه به دلیل حکمرانی نادرست و حمایتهای بیپایان دولت، تبدیل به باری سنگین بر دوش مردم شده است.
این روزها افزایش ادامه دار قیمت خودرو، بار دیگر بازار ایران را در شوک فرو برده است. میانگین حدود ۳۵ درصدی افزایش قیمت بسیاری از خودروهای به اصطلاح اقتصادی که باید در دسترس عموم مردم باشند، اکنون قیمت خودروهای تولید داخل را به مرزهای میلیاردی رسانده است.
اما این قیمتهای سرسامآور تنها بخشی از ماجرا است. خودروسازان ایرانی بهرغم بهرهگیری از حمایتهای گسترده دولتی و انحصار در بازار، همچنان زیانده هستند و این زیانها از جیب مردم تأمین میشود. این صنعت با عرضه خودروهایی که از نظر ایمنی و مصرف سوخت در سطح پایینی قرار دارد، نهتنها از استانداردهای جهانی عقب مانده، بلکه به یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا و تصادفات جادهای مرگبار تبدیل شده است.
یکی از معضلات اساسی این صنعت، انحصار شدید آن است. مصرف بالای سوخت که ایران را به یکی از پرمصرفترین کشورهای دنیا در زمینه بنزین تبدیل کرده، فشار اقتصادی و محیط زیستی نامتعارفی بر منابع محدود انرژی کشور وارد میکند. از طرفی واردات خودرو که میتوانست ابزاری برای ایجاد رقابت و بهبود کیفیت باشد هم بهطور کامل در انحصار خودروسازان داخلی قرار گرفته است. حتی خودروهای برقی که امیدی برای کاهش آلودگی و مصرف انرژی بهشمار میرفتند، تحت همین انحصار درآمده و از دسترس مردم عادی خارج شدهاند و بدین ترتیب، واردات به جای رقابت به فرصتی برای انحصار بیشتر و افزایش قیمتها تبدیل شده تا همچنان بازار در تسلط آنها باقی بماند.
چرا کشوری که با چالشهای تأمین انرژی و مصرف سرسامآور بنزین مواجه است، باید از صنعتی حمایت کند که نهتنها نیازی از مردم رفع نمیکند، بلکه خود عامل مشکلات متعددی برای کشور است؟ آیا وقت آن نرسیده است که این انحصار شکسته شود و مسیر رقابت و شفافیت هموار شود؟
دولت در سال گذشته بیش از ۶ میلیارد دلار از بودجه ارزی کشور را به خودروسازان تخصیص داده است، اما نتیجه این سرمایهگذاری عظیم، تولید خودروهایی با کیفیتی به مراتب پایین تر از سطح جهانی در این رنج و با قیمتهای سرسامآور بوده است. حمایتهای بیپایان مالی، تنها به استمرار ناکارآمدی و سوءمدیریت در این صنعت کمک کرده است.
تخصیص ارز کلان به خودروسازان، عدم شفافیت در مدیریت و نبود رقابت باعث شده است که این صنعت بهجای کمک به اقتصاد، به مصرفکننده فشار وارد کند. مردم نهتنها باید هزینه خودروهای بیکیفیت را بپردازند، بلکه تبعات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از این شرایط را نیز متحمل میشوند. تخصیص منابع ارزی باید با نظارت دقیق همراه باشد و گزارشهای شفاف از هزینهکرد این منابع در اختیار عموم قرار گیرد.
این شرایط باعث شده که داشتن خودروی مناسب به یک رؤیای دستنیافتنی برای بخش بزرگی از مردم تبدیل شود. در صنعت خودروسازی ایران، با این همه حمایت، عملا انگیزهای برای پیشرفت واقعی و ارائه محصولات باکیفیت دیده نمی شود، اینجا دیگر بحث ما میتوانیم یا نمیتوانیم نیست واقعا آنچه از عملکرد خودروسازان داخلی در ذهن مردم تداعی میشود “ما نمیخواهیم” است. دیگر زمان آن رسیده که این انحصار شکسته شود و صنعت خودرو به سمت رقابت آزاد و شفاف سوق پیدا کند.
مردم ایران شایسته خودرویی ایمن، با مصرف سوخت مناسب و قیمتی عادلانه هستند. ادامه این وضعیت به اعتماد عمومی سیاستگذاریهای اقتصادی دولت خدشهجدی وارد می کند. دولت باید سهم خود را در شرکتهای خودروسازی کاهش دهد و اجازه دهد این شرکتها بهصورت واقعی خصوصی شوند. این فرآیند نیز با توجه به تجربیات شکست خورده خصوصی سازیهای گذشته در کشور باید با نظارت دقیق برای جلوگیری از ایجاد انحصارهای جدید انجام شود.
دولت همچنین میتواند بخشی از حمایتهای مالی خود را بهجای پرداخت مستقیم به خودروسازان، به پژوهشهای مرتبط با ارتقاء کیفیت و کاهش هزینههای تولید اختصاص دهد. صنعت خودروسازی ایران در شرایط کنونی بهجای آنکه پاسخی به نیازها و انتظارات جامعه باشد، به یکی از کانونهای اصلی انتقاد و نارضایتی عمومی تبدیل شده است. این صنعت نیازمند تحولی اساسی و ریشهای است و باید به سمت شفافیت، رقابت و پاسخگویی به نیازهای مردم حرکت کند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت خودروسازی ایران به صنعتی پیشرو و قابلافتخار تبدیل شود.
لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/e5a8