اجتماعیویژه

بازگشت امید و نشاط در رگ‌های مهر

به بهانه بازگشایی مدارس؛

اول مهر است و لحظه پایان انتظار برای نشستن در کلاس‌های درس و شوق به دست گرفتن گچ بر دل تخته‌های سیاه، لحظه‌های شیرین گفت و شنود با همکلاسی‌های خود و بازی و شیطنت در راه مدرسه.

به گزارش ندای قم مهرماه، نوید دهنده جنب و جوش‌ها در تکاپوی زنگ‌های تفریح و مستولی شدن امید و شعف بر دوران کودکی است. برای دانش آموزانی که سرشار از شوق و ذوق و انرژی هستند قرار است یک سال دیگر هم با امید و روحیه قوی رقم بخورد و با موفقیت به پایان برسد.

مهر که می‌آید فرقی نمی‌کند که دانش آموز باشی و جویای تحصیل یا معلم باشی و طوق خدمت و آموزش دانش آموزانت را بر گردن بیندازی، همچنان پر از اشتیاق و انگیزه و با حالی بس خوشایند پا در حیاط مدرسه می‌گذاری و مشامت را از رایحه خوش پاییز پر می‌کنی.

تماشای کودکان قد و نیم ‌قد در آن فرم‌های یک رنگ حسی وصف نشدنی و پر از لذت است که روزم را می‌سازد و انرژی مضاعفی بر من فائق می‌شود و عزمم را جزم‌تر از قبل می‌کند که با عشق از تمام علم و توانم برای پرورش این فرشته‌های زمینی بهره ببرم و ذره‌ای از محبتم را از آن ها دریغ نکنم.

یک معلم قبل از آن که بر مسند معلمی بنشیند، باید الگوی مناسبی برای نسل آینده باشد و در وهله اول به امر خودسازی و رها شدن از بند صفات منفی و رفتارهای ناشایست بپردازد تا بتواند به عنوان یک هادی و راهنما مسیر درست زندگی پیش روی دانش آموزانش را مشخص و به آن سمت و سو سوق دهد، چرا که ساختن و هدایت یک فرد مساوی با هدایت و زنده کردن یک جامعه است.

معلمی، به همان میزان که شیرین و دل چسب است، سختی و استرس زیادی هم دارد که کلمه معلم به تنهایی سختی این حرفه را در بر نمی‌گیرد. یک معلم قبل از این که آموزش دهد یک پرستار، روان شناس، مددکار اجتماعی، مشاور والدین و تقریباً یک پدر و مادر است که باید پاسخگوی همه این وظایف باشد.

امر آموزش و تدریس دانش آموزان خود به تنهایی دریایی از مسئولیت و وظایف بی‌شماری را به دنبال دارد و هرکسی که پا در این رکاب می‌گذارد، به خاطر علاقه به کودکان است که در مسیر است، چرا که سختی و مشقتی که بر دوش معلمین سنگینی می‌کند به قدری طاقت فرسا و دشوار است که میزان حقوق دریافتی آن‌ها نیز یک دهم این سختی را التیام نمی‌بخشد.

عشقی از جنس ترس و دلهره

از زمانی که تصمیم می‌گیری در این مسیر دشوار و پر مسئولیت قدم بگذاری، لحظه‌ای نیست که نگرانی و دلهره با تو همراه نباشد که آیا می‌توانم آموزگار خوبی باشم و امر تحصیل و پرورش دانش آموزانم را به درستی میسر کنم!

آیا به درستی پاسخگوی والدین آن‌ها خواهم بود و آیا می‌توانم مسیر درست آینده را برای آن‌ها ترسیم کنم تا مبادا با کوچکترین خطای من به بیراهه نروند!

درست در همین هنگام است که نقش مهم و حیاتی معلم مشخص می‌شود. او باید با صبر و شکیبایی، انسان‌های مختلف با تفکرات و فرهنگ‌های گوناگون را در کنار یکدیگر جمع کند و پیوند و همدلی میان آنها ایجاد نماید. گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن ورای یک معلم داشته باشد و به سان یک مادری دلسوز عمل کند.

معلمی، شغل نیست بلکه ذوق و هنر توانمندی است که می‌ کوشد با آموزش و پرورش استعدادها، بر عوامل وراثت، محیط و تغذیه غلبه کند و زمینه رشد فرد و اجتماع را فراهم سازد. اما صد البته که این رسالت عظیم، تنها آموزشی صرف نیست و تمام جوانب زندگی آن‌ها را در بر می‌گیرد و به دنبال آن مسؤلیت بیشتری را برای یک معلم ایجاد می‌کند.

لذت بردن از آموزش و نحوه تعامل صحیح با دانش آموزان، آن مسئولیت خطیری است که باید به دست معلمان رقم بخورد و دانش آموز در فضای یادگیری مطالب بتواند از آن لذت ببرد، زیرا که اگر مطلب درسی وجود داشته باشد که کودک نتواند با آن در زندگی روزمره خود ارتباط برقرار کند، از آن لذت نخواهد برد.

تدریس دانش آموزانی که به تازگی با محیط آموزشی آشنا شده‌اند و پس از یک سال تدریس مجازی و به دور از فضای مدرسه سر کلاس حاضر می‌شوند، سختی‌های خود را دارد گرچه دلپذیر و دوست داشتنی نیز خواهد بود.

انتخاب بهترین روش تدریس و به کارگیری آن در کلاس درس، نحوه‌ی مدیریت کلاس و مدیریت رفتار دانش‌آموزان، ارتباط مؤثر با شاگردان و والدین آن‌ها از مهمترین چالش‌های این حرفه هستند که هرکدام یک تخصص در این زمینه را می‌طلبد که یک معلم بایستی پاسخگوی هریک از آن ها باشد.

آموزش در سطح دبستان بیش‌تر به شیوه بازی‌های کودکانه انجام می‌شود چرا که کودک می‌تواند ارتباط بهتری برقرار کرده و در آن صورت است که هم موضوع را یاد گرفته و هم علت یادگیری موضوع را متوجه می‌شود و آن را بکار می‌بندد.

توضیح و تکرار مداوم قوانین مدرسه و کلاس و حفظ نظم هنگام تدریس، می‌تواند برای دانش آموزان خسته کننده و ملال آور باشد و بی‌علاقگی آن‌ها را سبب شود، به همین خاطر شیوه صحیح برخورد و استفاده از روش‌های فعال و جذاب تدریس خیلی مهم و ضروری است.

زمانی علم جامعه علمی نافع و همراه با عمل متناسب خواهد بود که دانش آموزان از مقاطع ابتدایی با پژوهش در نظام آموزش و پرورش آشنا باشند و بتوانند به خوبی با محیط مدرسه ارتباط گرفته و به ارزش‌ها و قوانین پایبند باشند که جز با شیوه بیانی دوستانه و صمیمی میسر نخواهد بود.

معلم باید هم سواد علمی و هم سواد حرفه‌ای داشته باشد و نحوه تعامل، شیوه آموزش و روش تدریس را در کنار سواد آموزش ببیند و صرفاً سواد کافی نیست، نقش معلم تسهیل‌گری است، نه آن که کلاس درس را به می‌دانی برای مسابقه و رقابت بدل کند، بلکه با عشق و ایجاد شور و انگیزه بر دل‌ها نفوذ کرده و درس زندگی را بر جان دانش آموزانش تزریق می‌کند و این عشق است که یک معلم را در این مسیر نگه داشته است.

لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/b9xn

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا