سیاسیویژه

اقتدار در میدان، عزت در دیپلماسی

چگونه ایران استراتژی دفاعی را تبدیل قدرت بازدارندگی کرد:

ندای قم / ملیحه بذرکار/ کارشناس مسائل سیاسی ؛ تجاوز مستقیم رژیم غاصب صهیونیستی به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران و در ادامه آن پاسخ قدرتمند نیروی های نظامی کشور، علی رغم شوک روزهای اولیه در جنگ تحمیلی۱۲روزه، نشان داد وقتی میدان هوشمندانه به کار گرفته شود، میز را می‌تواند با عزت بازتعریف کند و دست دیپلماسی را قدرتمند سازد، بی‌آنکه مجبور باشد از موضع ضعف سخن بگوید. رخدادی که ادامه‌ همان خط تاریخی مقاومت از دوران دفاع مقدس بود و آشکارساخت که نسبت میان قدرت سخت و دیپلماسی نرم می‌تواند در میدان نبرد تهدید را مهار کند و پشتوانه‌ای برای میز مذاکره باشد و معادلات دیپلماتیک را از پایه بازتعریف کند.
به گزارش ندای قم ،تجاوز مستقیم رژیم غاصب صهیونیستی به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران و در ادامه آن پاسخ قدرتمند نیروی های نظامی کشور، علی رغم شوک روزهای اولیه در جنگ تحمیلی۱۲روزه، نشان داد وقتی میدان هوشمندانه به کار گرفته شود، میز را می‌تواند با عزت بازتعریف کند و دست دیپلماسی را قدرتمند سازد، بی‌آنکه مجبور باشد از موضع ضعف سخن بگوید. رخدادی که ادامه‌ همان خط تاریخی مقاومت از دوران دفاع مقدس بود و آشکارساخت که نسبت میان قدرت سخت و دیپلماسی نرم می‌تواند در میدان نبرد تهدید را مهار کند و پشتوانه‌ای برای میز مذاکره باشد و معادلات دیپلماتیک را از پایه بازتعریف کند.
از هشت سال فرسایش تا دوازده روز بازدارندگی
سردارسرلشکر سید یحیی رحیم صفوی، مشاور عالی فرمانده کل قوا، در همایش هفته دفاع مقدس قم، روز دوشنبه هفتم مهر ۱۴۰۴، با نگاهی تطبیقی به وضعیت انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نبرد ۱۲ روزه اخیر، نکات مهمی را بیان کرد. وی اظهار داشت که در دوران دفاع مقدس، قدرت‌های جهانی علیه ایران صف آرایی کردند آمریکا از حمله به طبس تا هدف‌گیری سکوهای نفتی، اروپا با تأمین مالی و اعزام خلبانان اجاره‌ای، شوروی با ارسال موشک و اشغال افغانستان و حتی آلمان با پشتیبانی تسلیحات شیمیایی، همه در یک جبهه علیه ملت ایران حضور داشتند. آن زمان، میدان جنگ باید سال‌ها فرسایش و هزینه تحمل می‌کرد تا دیپلماسی در قالب قطعنامه‌ها وارد شود. اما امروز، معادله متفاوت شده است. سردار صفوی با اشاره به اینکه ایران در جنگ ۱۲ روزه با عملیات‌های موشکی و پهپادی هدفمند، دشمن را دچار شوک کرد از شلیک بیش از ۵۰۰ موشک به اهداف راهبردی دشمن و آسیب‌ها بر پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ و مراکز نظامی اسرائیل خبر داد تا حدی که حتی تایمز آو به نقل از مقامات امنیتی آنها عنوان کرد شدت حملات فراتر از برآورد اولیه بوده است و در نهایت، رژیم صهیونیستی به درخواست آتش‌بس از طریق آمریکا متوسل شد.
میدان وزن دیپلماسی را تغییر داد
اسناد منتشرشده در وال‌استریت ژورنال از نشست‌های اضطراری کابینه امنیتی اسرائیل به فروریختن ارزیابی‌های قبلی درباره ناتوانی ایران به صراحت اشاره می کند. مقامات صهیونیستی برای نخستین بار اعتراف کردند که ایران توان اعمال هزینه مستقیم بر امنیت داخلی اسرائیل را دارد. این همان گذرگاه راهبردی بود که میدان به دیپلماسی وزن بخشید.
قدرت واقعی زمانی شکل گرفت که میدان و دیپلماسی در مدار مشترک حرکت کردند. میدان با تولید هزینه ملموس برای دشمن، دست دیپلماسی را پر کرد و دیپلماسی با مشروعیت‌بخشی به میدان، نتیجه را تثبیت کرد. رئیس‌جمهور ایران در سازمان ملل، با اعتمادبه‌نفس آشکاری از حقوق ملت سخن می گوید و وزیر خارجه در دیدارهای فشرده، مواضع کشور را با صلابت بیان می کند. این اعتمادبه‌نفس ها محصول همان اقتداری بود که از زمین برخاست و بر میز نشست.
شکستن زمان از فرسایش تا بازدارندگی
جنگ های تحمیلی هشت‌ساله و ۱۲ روزه هر دو روایت ایستادگی‌ اما با دو تفاوت بنیادین هستند. نخست، نسبت زمان که در دهه‌ ۱۳۶۰ فرسایش سال‌ها طول کشید تا قطعنامه‌ی ۵۹۸ شکل گرفت، اما در تجاوز غافلگیرانه ۱۴۰۴ ظرف چند روز موازنه تغییر کرد. دوم، تطور فناوری و شبکه‌های منطقه‌ای که ایران امروز با موشک‌های نقطه‌زن، پهپادهای دوربرد و شبکه مقاومت منطقه‌ای، توانسته است زنجیره‌ای از بازدارندگی هوشمند را ایجاد کند. نتیجه اینکه پایان نسبی بحران دیگر محصول فرسایش طولانی نیست و ترکیبی از ضربه دقیق و میانجی‌گری فوری است.
هشدار عملی ایران به منطقه و جهان
پیام نبرد ۱۲ روزه برای بازیگران منطقه‌ای و جهانی شفاف بود. بازدارندگی ایران دیگر شعار نیست، هر تهدیدی پاسخی عملی خواهد داشت. همین واقعیت بود که حتی اروپا و آمریکا را از تشدید تنش بازداشت و کشورهای منطقه را متقاعد ساخت که امنیت‌شان بدون در نظر گرفتن نقش ایران تعریف‌شدنی نیست. اسرائیل اگرچه با جنگ روانی رسانه ای کوشید ابعاد ضربات را کمرنگ جلوه دهد، اما عملاً با یک تغییر راهبردی در موازنه‌ قوا روبه‌رو شد.
پیام سیاستی و الزامات راهبردی
نبرد ۱۲ روزه نشان داد که موفقیت میدانی وقتی پایدار می‌شود که با دیپلماسی و سیاست‌گذاری هوشمند همراه باشد. هر اقدام میدانی باید از پیش در چارچوب سناریوهای حقوقی و دیپلماتیک برنامه‌ریزی شود تا دستاورد نظامی به یک نتیجه سیاسی مستحکم و بلندمدت ختم شود. هم‌زمان، مستندسازی دقیق حملات دشمن و پاسخ‌های مشروع ایران، با ارائه شواهد روشن به نهادهای بین‌المللی و رسانه‌های معتبر، مشروعیت دیپلماسی را تقویت می‌کند و مانع تحریف واقعیت می‌شود. در نهایت، تثبیت دستاوردها نیازمند بهره‌گیری هوشمندانه از میانجی‌های منطقه‌ای و همچنین پشتیبانی قدرت‌های بزرگ جهانی همسو دارد تا سازوکاری پایدار برای جلوگیری از بازگشت سریع بحران ایجاد شود.
این سه رکن به‌طور همزمان تضمین می‌کنند که قدرت سخت از میدان، به اقتدار نرم در میز دیپلماتیک منتقل شده و دست برتر ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی تثبیت می شود.
و در نتیجه اقتدار ایران از میدان تا میز دیپلماسی
نبرد ۱۲ روزه نشان داد ایران از مرحله صرفاً دفاعی عبور کرده و اکنون در حوزه بازدارندگی فعال قادر است تهدیدها را به هزینه‌های ملموس برای دشمن تبدیل کند. این دستاورد، محصول هماهنگی دقیق میان توان میدانی و دیپلماسی است. توسعه ظرفیت‌های دفاعی، اتکا به توان داخلی و استقامت ملت، ستون اقتدار ملی را شکل می‌دهد و دیپلماسی، این ستون را به ابزاری مؤثر برای تثبیت منافع و نفوذ ایران در عرصه بین‌المللی به منصه ظهور می‌رساند. امروز قدرت ایران در میدان عمل، میز مذاکره، پایتخت‌های منطقه و مجامع جهانی منعکس شده است و نشان می دهد دست برتر ایران دیگر محدود به خاک خود نیست بلکه به‌طور هوشمندانه از زمین به میز منتقل شده است.

لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/d9rj

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بررسی کنید
نزدیک
دکمه بازگشت به بالا