
ندای قم / یادداشت / مهندس مهدی متقیان مدیرکل پدافندغیر عامل استان قم؛ در دنیای امروز که مرزهای نبرد از میدانهای نظامی به عرصهی ذهنها و رسانهها کشیده شده است، مفهوم «پدافند ترکیبی» بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. روز هفتم هفتهی پدافند غیرعامل با محوریت پدافند ترکیبی و شعار معنادار «سواد رسانهای، سپر مخاطب در جنگ شناختی» فرصتی ارزشمند برای درک عمیقتر از تهدیدات نوظهور و ضرورت مقابلهی هوشمندانه با آنهاست.
پدافند ترکیبی، راهبردی جامع برای مقابله با تهدیداتی است که ماهیتی چندبعدی دارند؛ تهدیداتی که بهطور همزمان ابعاد نظامی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای، سایبری و روانی را در بر میگیرند. دشمن در جنگ ترکیبی تلاش میکند با بهرهگیری از فناوریهای نوین، فضای مجازی و رسانهها، ساختار ذهنی و روانی جامعه را هدف قرار دهد و بدون شلیک حتی یک گلوله، روحیهی مقاومت، امید و اعتماد مردم را تضعیف کند.
در چنین شرایطی، دفاع مؤثر در برابر این جنگ پیچیده، تنها با تکیه بر تجهیزات فیزیکی ممکن نیست؛ بلکه نیازمند «پدافند ترکیبی» است، یعنی ترکیب هوشمندانهی توان نظامی، امنیتی، رسانهای، فرهنگی و علمی در چارچوبی هماهنگ و راهبردی. این پدافند، نه فقط در میدان نبرد، بلکه در عرصهی ذهنها، باورها و ادراکات جامعه شکل میگیرد.
جنگ شناختی، قلب جنگ ترکیبی است. در این نوع نبرد، هدف دشمن «تغییر دادن ادراک» و «دستکاری باورها»ست. او با استفاده از ابزارهای رسانهای، شبکههای اجتماعی، عملیات روانی و تولید محتوای هدفمند، میکوشد میان مردم و نظام فاصله بیندازد، امید را به یأس بدل کند و واقعیت را وارونه جلوه دهد. در چنین فضایی، به ویژه بعد از جنگ ۱۲ روز رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار علیه ایران ، مرز میان حقیقت و دروغ، واقعیت و شایعه، آگاهانه کمرنگ میشود. از همین رو، سواد رسانهای به عنوان سپر دفاعی اصلی در برابر جنگ شناختی اهمیت حیاتی پیدا میکند.
سواد رسانهای یعنی توانایی درک، تحلیل، ارزیابی و استفادهی هوشمندانه از رسانهها. جامعهای که از سواد رسانهای بالایی برخوردار باشد، نه فریب شایعات را میخورد و نه اسیر جنگ روانی میشود. افراد آگاه میتوانند پیامهای رسانهای را تحلیل کنند، منبع خبر را تشخیص دهند و هدف پنهان پشت هر محتوا را بشناسند. در واقع، سواد رسانهای همان واکسن فکری در برابر ویروس اطلاعات نادرست است.
اما برای تحقق پدافند ترکیبی مؤثر، صرفاً آموزش عمومی کافی نیست. لازم است راهبرد دفاع ترکیبی در سطح ملی طراحی و نهادینه شود. این راهبرد باید شامل همافزایی میان دستگاههای نظامی، فرهنگی، رسانهای، آموزشی و فناوری باشد. نظام آموزشی باید مهارت تفکر انتقادی و تحلیل رسانهای را از دوران مدرسه آموزش دهد. رسانههای رسمی باید با اعتمادسازی، اطلاعرسانی شفاف و انتشار محتوای حرفهای، خود را به منبع معتبر جامعه بدل کنند. همچنین، نهادهای امنیتی و سایبری باید ضمن صیانت از دادهها، بسترهای امن ارتباطی و اطلاعاتی را برای جامعه فراهم آورند.
در این مسیر، نقش نخبگان و فعالان رسانهای بسیار برجسته است. آنها میتوانند با تولید محتوای آگاهگرانه و تحلیلهای درست، میدان جنگ شناختی را از دشمن بازپس گیرند. اگر دشمن از دروغ برای تضعیف ذهنها بهره میبرد، ما باید از حقیقت برای تقویت باورها استفاده کنیم. اگر دشمن به دنبال ایجاد تفرقه است، ما باید بر همبستگی و هویت ملی تأکید کنیم.
پدافند ترکیبی همچنین بر مفهوم تابآوری اجتماعی استوار است. جامعهای که در برابر بحرانهای اقتصادی، رسانهای و روانی مقاوم باشد، در برابر جنگ ترکیبی نیز آسیبپذیر نخواهد بود. افزایش اعتماد عمومی، شفافیت در اطلاعرسانی، تقویت امید اجتماعی و عدالت رسانهای از مهمترین پایههای تابآوریاند.
در نهایت، باید اذعان کرد که دفاع ترکیبی، دفاع دانایی است نه صرفاً قدرت. همانگونه که ابزار جنگ ترکیبی ذهن و رسانه است، ابزار دفاع نیز آگاهی و هوشمندی است. هر شهروند، یک سرباز در جبههی جنگ شناختی است و هر رسانهی مسئول، یک سنگر در خط مقدم دفاع.
شعار روز هفتم،«سواد رسانهای، سپر مخاطب در جنگ شناختی»،بهزیبایی جوهرهی پدافند ترکیبی را بیان میکند؛ یعنی آگاهی، بینش وبصیرت اجتماعی. اگر جامعه بداند چگونه پیامها را تحلیل کند و چگونه میان واقعیت و عملیات روانی تفاوت بگذارد، دشمن در هدف اصلی خود که همان تسلط بر ذهنهاست شکست خواهد خورد.
امروز بیش از هر زمان دیگری باید باور کنیم که پیشرفت در سایهی امنیت فکری و رسانهای معنا مییابد. پدافند ترکیبی، راهی است برای صیانت از این امنیت؛ امنیتی که بر پایهی آگاهی، انسجام ملی و سواد رسانهای بنا میشود. در برابر جنگ شناختی دشمن، دانایی، بصیرت و هوشمندی اجتماعی همان سپری است که هیچ سلاحی یارای شکستن آن را ندارد.



