
ندای قم / آیت پیمان / دبیرکل مجمع جهانی شیعه شناسی؛ اجلاس صدسالگی حوزه علمیه قم، نه فقط فرصتی برای مرور افتخارات گذشته، بلکه صحنهای برای بازنگری در وضعیت کنونی و ترسیم مسیر آینده حوزههای علمیه بود. صد سالگی یک نهاد دینی، بایسته آن است که بهجای غلبه نگاه نوستالژیک، بهانهای برای آسیبشناسی صریح، علمی و شجاعانه گردد. آنچه در این گزارش میخوانید، تحلیلی انتقادی بر ساختارها، سیاستها و رویکردهای فعلی حوزههای علمیه است؛ با هدف بازگشت به ریشههای اصیل حوزه و احیای نقش راهبردی آن در جامعه اسلامی معاصر.
۱. بحران استقلال: تهدیدی برای مرجعیت فکری و اجتماعی حوزه
از جمله جدیترین آسیبها، فروکاست استقلال تاریخی حوزههای علمیه در برابر قدرتهای سیاسی است. حوزهای که زمانی با تکیه بر وجوه شرعیه و همبستگی مردمی، بیرون از دایره سلطه حکام عمل میکرد، امروز در بسیاری از سطوح، وابسته به ساختارهای دولتی و شبهدولتی شده است.
آیتالله محقق داماد با اشارهای صریح در اجلاس صدسالگی حوزه، یادآور شد: «برای آنکه حوزه علمیه قم، صد سال دیگر نیز بماند، باید خود را از هر نوع وابستگی به قدرتهای رسمی برهاند.»
بیتردید، استقلال حوزه نه به معنای انزوا، بلکه به معنای اقتدار معرفتی، خودبسندگی اقتصادی و بیطرفی در تحلیلهای دینی و اجتماعی است؛ امری که امروز در معرض فرسایش است.
۲. محافظهکاری آموزشی: رکود متون و فروبستگی اندیشه
نظام آموزشی حوزه، سالهاست که در دایرهای بسته از متون سنتی و ساختارهای ثابت گرفتار مانده است. اگرچه اصالت متون همچون «مکاسب»، «کفایه» و «شرح لمعه» غیرقابل انکار است، اما واقعیت آن است که حوزه در مواجهه با مسائل نوپدید، ابزارهای لازم را در اختیار طلاب قرار نمیدهد.
آیتالله نوری همدانی در اجلاس اخیر، با لحنی هشدارآمیز تأکید کرد: «حوزه علمیه قم باید پاسخگوی مسائل روز و نیازهای شیعه در سراسر جهان باشد.» این سخن، دعوتی است به تحولخواهی علمی و اصلاح در ساختار آموزشی.
افزون بر این، فقدان آموزشهای نظاممند در حوزههایی چون فلسفه علوم، جامعهشناسی دینی، اقتصاد اسلامی و حقوق بشر، حوزه را از گفتوگوهای مهم جهانی بازداشته است.
۳. رکود پژوهشی و خودسانسوری علمی
حوزهای که باید محل گفتوگوهای علمی، تضارب آراء، و تولد نظریات نوین فقهی و کلامی باشد، درگیر نوعی خودسانسوری پنهان شده است. بسیاری از پژوهشگران از ورود به مباحثی چون فقهالحکومة، جایگاه مردم در فقه سیاسی، نقد تاریخ روحانیت یا واکاویهای نوین در اصول فقه اجتناب میورزند؛ از بیم آنکه متهم به زاویهگیری با «جریان رسمی» شوند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان، در اینباره میگوید: «در پژوهشهای حوزوی، ما گرفتار فضای سنگینی هستیم که اجازه نقد عالمانه و جسورانه را نمیدهد.» این فضای سکوت، نه تنها خلاقیت علمی را میکشد، بلکه حوزه را از پویایی و روزآمدی بازمیدارد.
۴. ضعف در مواجهه با تمدن غرب و فلسفه معاصر
اگر حوزه علمیه را قلب اندیشهورزی اسلامی بدانیم، این قلب باید بتواند در برابر تپشهای تمدن جدید ایستادگی نظری کند. اما حقیقت آن است که مواجهه فعلی حوزه با فلسفه غرب، یا از سر ناآگاهی است، یا با رویکردی سلبی و تحقیرآمیز انجام میشود. در حالی که فلسفه اسلامی ظرفیتهای بیبدیلی برای نقد، تحلیل و حتی ترکیب خلاق با نظریات جدید دارد، جایگاه آن در بسیاری از مدارس حوزوی کمرنگ و حاشیهای است.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم هشدار داده بود که بدون درک دقیق از مبانی فلسفه اسلامی، ورود طلاب به مباحث فلسفه غرب منجر به آشفتگی معرفتی میشود. این هشدار، نشانگر فاصلهای است که هنوز میان حوزه و جهان اندیشه معاصر وجود دارد.
۵. غیبت نهادهای بینالمللی اندیشهساز
حوزه علمیه قم با همه آوازه جهانیاش، نتوانسته نهادهای موثر فکری و دینی در سطح بینالمللی پایهگذاری کند. اغلب تعاملات حوزه با نخبگان شیعه خارج از کشور، به اعزام مبلغ یا کمکهای آموزشی محدود مانده است؛ در حالی که جهان شیعه، نیازمند «اتاق فکرهای فقهی»، «مجلات علمی بینالمللی»، و «شبکههای نخبگانی» متصل به حوزه قم است.
حوزه اگر نتواند از ظرفیتهای فراملی خود استفاده کند، به نهادی بومی و محلی تقلیل خواهد یافت؛ نهادی که حرفی برای گفتن در سطح تمدنی و جهانی نخواهد داشت.
نتیجهگیری: بازگشت به سنت تحولخواهی و احیای مرجعیت فکری
حوزههای علمیه در طول تاریخ، زمانی نقشآفرین، الهامبخش و مؤثر بودهاند که از درون خود نوسازی کردهاند. امروز نیز نیاز است که حوزه علمیه با بازگشت به سنت اجتهاد پویا، استقلال فکری، جسارت علمی، و اعتماد به مردم، خویش را احیا کند.
در غیر اینصورت، این نهاد دیرپای دینی، در چشم نخبگان و نسل جدید، نهادی بیاثر، بسته و حکومتی جلوه خواهد کرد. ضروری است علمای بصیر، مدیران تحولخواه و طلاب فرهیخته، دست به کار اصلاح حوزه شوند؛ پیش از آنکه زمان از ما پیشی بگیرد.