
ندای قم / یادداشت / مهدی جعفری /خبرنگار و عکاس ؛ در روزگار مدرسه، نام استاد فرشچیان را نخستینبار شنیدم؛ نامی که همچون نسیمی آشنا از کنار گوش جانم گذشت، بیآنکه تصویری روشن از چهرهاش داشته باشم. سالها گذشت تا در ایام ساخت ضریح مطهر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، او را از نزدیک دیدم؛ همان مرد بزرگ که طرح ضریح را به دستان هنرمند خود رقم زده بود.
در کارگاه ساخت ضریح، او را دیدم؛ خمیده بر طراحی، با روحی بلند، چشمی خاشع و دلی خاضع. هیچ نشانی از فخر و نخوت در او نبود. آن دیدارهای کوتاه، چون جرقهای در ذهنم افتاد و حقیقتی بزرگ را روشن کرد: ماندگاری یک اثر هنری، نه صرفاً از دستان هنرمند، که از روح بلند اوست. روحی که با خدا پیوند خورده و هنر را نه کالایی زمینی، که امانتی آسمانی میداند.
در امتداد آن شناخت، با نام بلند دیگری آشنا شدم: استاد مسعود نجابتی.
آثار استاد نجابتی نیز، چونان نگارههای فرشچیان، با جان آدمی در میآمیزد؛ آرام بر دل مینشیند و آن را تکان میدهد. بیهیچ تردیدی دانستم که در پس این جلوههای بصری، انسانی ایستاده است همقد و قواره بزرگان، با روحی بلند و دلی بیدار.
چندباری در آیینها و محافل، دیدارش میسر شد. اما برای من به عنوان یک علاقمند به هنر، چه سعادت افزونی بود که در مسیر عشق، همسفرش شدم؛ آنگاه که در موکب «هنر» در طریقالحسین در ایام اربعین حسینی، بیهیچ هیاهویی، بیهیچ ادعایی، با همه وجود به زائران سیدالشهدا خدمت میکرد. او هنر خویش را خرج حسین میکرد؛ هنری که خود آن را هدیهای الهی میدانست و در راه محبوب بهکار میگرفت.
در برابر زائران، نه همچون استاد طراز اول گرافیک، بلکه چون خادمی فروتن و بینام و نشان رفتار میکرد. با هنرش از مردم پذیرایی مینمود؛ با لبخندی گرم و نگاهی مهربان. و من، مفتون آن روح بلند شدم. دریافتم که راز ماندگاری هنر، در روح هنرمند است. در دل روشن و بلندبالای اوست که هنر میبالد و جان میگیرد.
روحی که به خداوند متصل است، از او مدد میگیرد و خدا نیز به آن هنر، روحی جاودانه میدمد.
امروز، در آیین نکوداشت استاد مسعود نجابتی، با کمال خضوع از جا برمیخیزم، در برابر این مرد بزرگ سر تعظیم فرود میآورم و از درگاه حضرت حق، عمر با عزت و برکت برایش مسئلت دارم.