ندای قم / یادداشت /عباس جعفری /کارشناس رسانه و فعال محیط زیست؛این روزها موجی از طرح های فروش خودروهای برقی توسط شرکتهای خودرویی ایران با قیمتهایی گزاف به راه افتاده است. اما پرسش اصلی این است که در کشوری که با بحرانهای متعدد در تأمین انرژی و تولید پایدار برق دستوپنجه نرم میکند، این ورود و مونتاژ ناگهانی خودروهای برقی چگونه توجیه میشود؟ آیا هدف، کاهش آلودگی هواست یا بهرهبرداری تجاری توسط عدهای خاص؟
در شرایطی که ایران به طور مداوم با کمبود برق و خاموشیهای سراسری دورهای در کل کشور مواجه است و ناتوانی نیروگاهها در پاسخگویی به نیازها مسجل است و به بهانه حفظ سلامتی مردم حتی مازوتسوزی نیروگاهها با محدودیت جدی روبرو است، اضافه شدن بار مصرف خودروهای برقی به شبکه تولید برق کشور، فشار مضاعفی بر این زیرساخت ناپایدار وارد میکند. به بیان ساده، وقتی توان تأمین برق کافی برای مصارف خانگی و صنعتی وجود ندارد، چگونه میتوان انتظار داشت که ورود خودروهای برقی بدون افزایش بار بر این شبکه رخ دهد؟ این تناقض در تصمیمگیریها نشان از عدم وجود برنامهریزی جامع برای این سبک سیاستگذاری ها دارد و به نظر میرسد اهداف پشت پرده دیگری در جریان است.
یکی از پرسشهای اساسی، احتمال نفوذ منافع مافیایی در بازار خودروهای برقی است. خودروهای برقی وارد شده به ایران، در حالی که مشوقهای مناسب و زیرساختهای لازم را ندارند، تنها برای بخش خاصی از جامعه قابل دسترس هستند و بیشتر به نظر میرسد که گروههای اقتصادی خاصی از این وضعیت بهرهبرداری میکنند و این رویکرد، نشان از بازارسازی برای سودآوری مافیهای خودرو سازی است نه کاهش آلایندگی.
در چنین فضایی، به بهانه بهبود وضعیت آلودگی و سلامت عمومی، بستری برای ایجاد رانت و انحصار بیشتر مهیا شده است و بازاری که قرار بود به نفع محیطزیست و جامعه باشد، به سود یک عده خاص تمام میشود.
با توجه به محدودیتهای ارزی کشور و وابستگی این خودروها به برقی که باید از نیروگاههای با راندمان پایین و سوخت فسیلی فراهم شود، تولید انبوه خودروهای ارزان کم مصرف و با آلایندگی اندک، راهکاری منطقیتر به نظر میرسید. کشورهایی که در مسیر کاهش آلایندگی موفق بودهاند، ابتدا به ارتقاء استانداردهای مصرف سوخت و کاهش آلایندگی خودروهای موجود پرداختهاند و سپس در پی توسعه زیرساختهای برقی و خودروهای الکتریکی رفتهاند. این راهکار برای ایران نیز میتواند در کوتاهمدت تاثیرات مثبتی بر کیفیت هوا و کاهش آلودگی داشته باشد و همچنین فشار اضافی به شبکه برق وارد نکند.
ضمن اینکه در کشورهای موفق در توسعه حملونقل پاک با برنامهریزی بلند مدت، ابتدا زیرساختهای پشتیبانی لازم بویژه ایستگاههای شارژ سریع آن هم با تکنولوژی های مدرن انرژی های تجدیدپذیر را فراهم کرده اند و همچنین مشوقهای مالی و اجتماعی متعددی از جمله تخفیفهای مالیاتی، کاهش هزینه شارژ و حتی ارائه وامهای بدون بهره برای خرید خودروهای برقی را ارائه دادهاند تا موفق به گسترش استفاده از خودروهای برقی شدهاند.
در حالی که خودروهای پرمصرف و آلاینده داخلی همچنان در حال تولید هستند و کمبود خودرو یکی از مهمترین چالشهای اصلی کشور در این سالها است و تعداد چشمگیری از خودروهای شخصی و عمومی فرسوده شده و باید از رده خارج شوند و در عین حال کشور با بحران عمیق انرژی به ویژه در حوزه برق روبرو است و در عین حال زیرساختهای تولید انرژی تجدید پذیر و پاک نیز فراهم نشده است، به نظر میرسد تولید و واردات خودرو برقی بیشتر از آنکه یک برنامهریزی جامع و منطقی برای کاهش آلودگی هوا باشد به یک بازی اقتصادی با منافع محدود و کوتاهمدت و به چالشی دیگر برای مردم و سیستم انرژی کشور تبدیل خواهد شد. این رویکردهای ناقص و بدون برنامه به جای بهبود وضعیت آلودگی و سلامت عمومی، تنها به ایجاد بازاری برای قشر خاصی از جامعه منجر میشود و در نهایت، مردم عادی و محیطزیست بزرگترین بازندگان این سیاستها خواهند بود.