ویژهیادداشت

بازنگری بنیادین درمصارف منابع آبی

الزامی برای بقاء ملت ایران درسرزمین مادری؛

ندای قم / یادداشت / عباس جعفری / پژوهشگر حوزه حکمرانی ؛پس از اصلاحات اراضی، مسیر کشاورزی ایران، به‌جای آنکه بنیانی برای امنیت غذایی باشد، به موتور محرکه‌ فروپاشی منابع حیاتی کشور تبدیل شد. کشاورزی دیگر نتوانست استقلال اقتصادی را تضمین کند و با گسترش بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب و خاک، زمینه‌ساز بحران‌های زیست‌محیطی شد. این روند مخرب بعد از انقلاب نیز ادامه یافت و نتیجه آن‌چه طی سالیان اخیر به‌عنوان تولید، توسعه و خودکفایی معرفی شد، در عمل، برداشت بی‌رویه از منابع آبی غیرقابل تجدید، فرسایش خاک، تخریب پوشش گیاهی و نشست گسترده‌ زمین در کشور بود. ساختار کشاورزی ناکارآمد، اکنون کشوررا به مرحله‌ای رسانده است که به جدی‌ترین تهدید حیات سرزمینی تبدیل شده است تا مستمسکی برای دشمنان و بدخواهان ایران فراهم کند و با برجسته‌سازی بحران‌های زیست‌محیطی، مشروعیت نظام مدیریتی کشور را زیر سؤال ببرند و تلاش کنند بسترهای نارضایتی‌های داخلی را تقویت کنند.
فرونشست زمین دربسیاری از دشت‌ها، به‌ویژه دراستانهای قم، تهران، سمنان، اصفهان، کرمان و… به مرحله‌ای رسیده که عملاً ساختارهای ژئومورفولوژیک سفره‌ها فروپاشیده است. مسئله این نیست که مصرف آب کشاورزی دقیقاً ۸۰ یا ۸۵ و یا ۹۰ درصد است. آن‌چه اهمیت دارد، استمرار مدلی است که در آن مصرف، به‌صورت ساختاری، از ظرفیت منابع تجدیدپذیر فراتر رفته است. در اغلب دشت‌های ایران، نسبت مصرف به تجدید به‌قدری بالا رفته که دیگر نمی‌توان سخن از احیا یا تعادل آبی به میان آورد.
منابع آبی تجدیدناپذیر، که طی هزاران سال در لایه‌های ژرف زمین شکل گرفته‌اند، با سرعتی در حال مصرف هستند که امکان بازیابی آن‌ها حتی در بازه‌های چند صدساله نیز وجود ندارد. تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی به‌واسطه‌ فرونشست و تراکم دائمی لایه‌ها، قابلیت ذخیره‌سازی خود را از دست داده‌ و حتی با تغذیه دوباره، دیگر ظرفی برای نگهداری آب باقی نمی ماند.
امنیت غذایی، مفهومی پویا و وابسته به پایداری منابع است. تولیدی که بر پایه تخریب منابع آب و خاک باشد، امنیت نمی آورد و استمرار این مسیر، کشور را با بحران‌های چندوجهی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و حتی سیاسی مواجه می کند.
میلیون‌ها مترمکعب آب در قالب وام‌های کم‌بهره، کمک‌های بلاعوض و طرح‌های ناکارآمد، برای کاشت محصولاتی مصرف شده که کمترین بازده اقتصادی و راهبردی را داشته‌اند و همچنان برخی مسئولان به ارائه‌ آمارهای کذب تولید و رشد کشت اصرار دارند.
مطالعه طرح‌ها و اجرای برنامه‌های توسعه کشاورزی در استان قم، بدون توجه به توان اکولوژیکی و ویژگی‌های بوم‌شناختی منطقه به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه سیاست‌گذاری‌های نادرست و بهره‌برداری غیراصولی از منابع طبیعی به تشدید بحران گرد و خاک، بروز خشکسالی‌های مصنوعی، افت شدید منابع آبهای زیرزمینی و تخریب زیست‌بوم‌های محلی انجامیده است.
واگذاری هزاران هکتار اراضی در ابتدای انقلاب و اجرای طرح‌های بی‌پشتوانه‌ توسعه کشاورزی، استخر سازی های ناکارآمد، توسعه شیلات در دشتهای بحرانی و.. عامل اصلی فرسایش خاک، افت سطح ایستابی و طوفان‌های گرد و خاک در استان‌هایی چون قم بوده است.
سالها مسئولان با ارائه آمارهای کذایی توسعه و تولید، از این روند به‌عنوان دستاورد یاد کردند اما واقعیت ها در فرونشست فاجعه بار زمین، در خشک‌ و کم آب شدن قنوات و در گسیل گرد و خاک نمایان شده است و در حالی‌که سهم مصرف خانوارها در مقایسه با ساختار بیمار کشاورزی، ناچیز است همچنان برخی از مدیران خودشیفته، شهروندان را عامل شرایط موجود می‌دانند.
هیچ منطقی، هیچ مصلحتی وهیچ سیاستی نمی‌تواند توجیه کند که ازآبی استفاده ‌شود که می‌دانیم جایگزینی برای آن وجود ندارد. آبی که فراترازظرفیت تجدید طبیعت برداشت می‌شود، نه مصرف است و نه تولید، بلکه تخریب قطعی آینده‌ است و تداوم این وضعیت، تنها اندک امیدهای موجود را نیز از میان خواهد برد. هیچ کشوری نمی‌تواند آینده‌ای پایداررا بر پایه استخراج بی‌وقفه‌ منابع غیرقابل تجدید بنا کند. امروز دیگر دوران واکنش‌های موقت، جلسات بی‌ثمر و گزارش‌ آمارهای ساختگی به پایان رسیده است و راهی جز بازنگری کامل در حکمرانی کشاورزی ایران باقی نمانده است.
باید بر مبنای اقلیم، آب موجود، خاک قابل حفاظت و مزیت‌های بومی، الگوی نوین و تخصصی در کشاورزی آینده کشور تعریف شود. بازنگری بنیادین در مصرف منابع آبی الزام بقاء ملت ایران در سرزمین مادریشان است.

لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/x16o

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بررسی کنید
نزدیک
دکمه بازگشت به بالا