ندای قم / یادداشت / عباس جعفری / پژوهشگر حوزه حکمرانی ؛ افشای اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) نشان داد که طراحی و اجرای نفوذ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، چگونه با اهداف راهبردی انجام میشود. از نکات مهم این اسناد، دستورالعمل خسته کردن و بیاثر کردن افراد خلاق و کارآمد در سازمانها است. تلختر از این سیاست نفوذ، مشاهده نسخههای عینی اجرای آن در برخی سیستمهای مدیریتی کشورمان است.
در بسیاری از سازمانهای ایرانی، به وضوح این فرآیند در حال جریان است، افراد متخصص و توانمند که شایسته تصمیمگیری و تغییرات بزرگ هستند، نهتنها میدان عمل نمییابند، بلکه عملاً زیر بار فشار بیمهری، تخریب و بیعدالتی به حاشیه رانده میشوند تا فضا برای ناکارآمدی سیستماتیک توسط افراد بیتجربه و ناآگاه شکل گیرد.
این چرخه باورنکردنی ناکارآمدی، که حتی در صورت عدم وجود نقشه نفوذ خارجی نیز به نوعی خودتخریبی است، تنها در حوزههای کوچک تاثیر ندارد. بزرگترین بحرانهای کنونی کشور، مانند بحرانهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، محصول همین ساختارهای ناکارآمد هستند. بحران گرد و خاک، اتلاف منابع آبی، گسترش بافتهای ناکارآمد توسعه اجتماعی و به حاشیهای رفتن مسائل کلیدی اقتصادی، همگی نتیجه سیاستهایی است که بارها کارشناسان و متخصصان دلسوز کشور هشدار داده بودند، اما گوش شنوایی وجود نداشته است.
امروز، ضرورت ایجاد تغییرات عمیق در حکمرانی نه یک پیشنهاد، بلکه واجبی برای بقاست. چگونه میتوان به ادامه این مسیر فاجعهبار رضایت داد، وقتی شواهد حاکی از آن است که حتی بحرانهایی که با کمترین هزینه و سادهترین راهحلها قابل مهار بودند، بهواسطه ناکارآمدی مدیران نالایق، تبدیل به زخمهای عمیق در جامعه شدهاند.
دستورالعملهای نفوذ مانند آنچه از سازمان اطلاعات آمریکا منتشر شده، تنها بخشی از مسئله است. بخش عمدهای از بحران ما، ناشی از فرایندهای مدیریتی خودساختهای است که اصلاح و نوسازی نمیشوند. برای جلوگیری از تکرار این روند، زمان آن رسیده است که انتصاب مدیران بر اساس توانایی ذاتی، سابقه واقعی و علم به حوزه کاری مربوطه باشد نه روابط و منافع شخصی و اجازه دهیم مردم از عملکرد مدیران آگاه باشند و با نظارت بر تصمیمات، جلوی فساد گرفته شود. مسیر پیشرفت، بدون میدان دادن به متخصصان متعهد، چیزی جز هدر دادن منابع نیست.
ایران اسلامی امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیرانی کارآمد است، افرادی که به جای حرکت در مسیر نفوذ، سد راه آن باشند و آینده کشور را بر مدار درست حکمرانی بازگردانند.
در بسیاری از موارد، بهویژه در حوزههای حساسی مانند محیط زیست، این مشکلات بهطور خاص قابل مشاهده است. بحرانهایی که میتوانستند به سادگی با برنامهریزی و اقدامات اولیه حل شوند، به دلیل ناکارآمدیها و بیتوجهی، تبدیل به معضلاتی لاینحل شدهاند. آیا نمیتوان حداقل یک بار برای همیشه تصمیمی جدی برای حل این مشکلات و کنار گذاشتن افراد ناکارآمد از مسئولیتهای کلیدی کشور گرفت؟
لینک کوتاه این صفحه: https://nedayeghom.ir/vrto