ندای قم / یادداشت / ملیحه بذرکار؛ در روزگاری که تصویر زن با خودنمایی، مصرفزدگی و رقابتهای ابزاری رنگ آمیزی میشود و هویت زن در معرض یورش جنگ فرهنگی و گرداب تعاریف جعلی مدرن قرار گرفته، سخن گفتن از زن فراتر از موضوعی اجتماعی است، چراکه دشمنی تمدن غرب علیه الگوی زن مسلمان، آشکارتر از همیشه رخ نموده است. در چنین فضایی، بازخوانی الگوی زن فاطمی ضرورتی تمدنی دارد. حضرت زهرا(س) نسخهای همیشگی برای زنان به ویژه در دوران به اصطلاح مدرن امروز است. الگوبرداری اخلاقی از رفتار و منش او میتواند زن را از فروپاشی هویت، فرسایش روح و بحران خانواده نجات دهد و دوباره به آرامش، کرامت و تعادل بازگرداند.
غرب، زن را از خودش جدا کرده است
نگاه غرب به زن بر اساس ظاهر، جذابیت و قابلیت مصرفی او تعریف می شود و به دور از مبانی اخلاقی و کرامت انسانی است. زن در این گفتمان، هرچه بیشتر دیده شود و با استانداردهای ساختگی زیبایی تطبیق یابد، ارزشمندتر شمرده میشود. در این منطق معیوب، زن را آزاد میخوانند اما آزادی او تنها در صورتی پذیرفته میشود که وابسته به بازار مد، سرمایه و نگاه دیگران باشد. غرب، زن را از درون تهی کرده و او را در اسارت ظواهر رها کرده است. در دنیای به اصطلاح مدرن امروز که برای زن آزادی بدون معنا، استقلال بدون حقیقت و کرامتی کذب برای او در قابهای رسانه ها منتشر میشود، زن مسلمان ایرانی با تکیه بر فرهنگ باستانی غنی خویش باید هشیار باشد که چنین نسخهای برای او تجویز نشود.
الگوی فاطمی؛ بازگرداندن زن به هویت حقیقی
در مقابل این تصویر مصنوعی در الگوی فاطمی، استقلال زن از درون خانواده آغاز میشود. زن فاطمی ستون خانواده است و در آن محبوس نیست. او با وقار در اجتماع حضوری فعال دارد، زیبایی را میفهمد، اما به بردگی نمیگیرد.
حضرت زهرا(س) خانهاش مرکز تربیت و اخلاق و اجتماعش میدان دفاع از حق و تمدن بود. او از یکسو در سختترین شرایط اقتصادی، روحی آرام و مقاوم داشت و از سوی دیگر، در صحنه اجتماع با عقل، دانش، استدلال و شجاعت سخن میگفت. زن فاطمی با داشتن چنین الگویی، منفعل نیست و در خانه و جامعه مؤثر است. گوشهگیر نیست و کاملا آگاه و در پی نمایش مادی گرایانه خویش نیست، او معناپیشه و در جستجوی حقیقت است.
خانواده؛ جایگاه رشد و سنگر آرامش
غرب، خانواده را مانع آزادی زن معرفی میکند. اما الگوی فاطمی میگوید که اگر خانواده الهی اداره شود، سنگر آرامش، محل پرورش فضیلت و کارخانه انسانسازی است. این نگاه، او را کوچک نمیشمارد و زن را به مقام مربیگری انسان میرساند.
از دامان همین خانواده فاطمی، فرزندانی برخاستند که تاریخ را تغییر دادند. الگویی که زن را به مرکز هدایت، آرامش و رشد تبدیل میکند، زن را کوچک نمیکند و او را به خالق جانها و روحها بدل میسازد.
حضور اجتماعی؛ برای اقامه حق
در نگاه فاطمی، حضور اجتماعی زن برای نمایش جذابیتهای ظاهری و بهرهبرداریهای مادی نیست، ایستادگی برای عدالت و حقیقت و حفظ خانواده باور قلبی اوست. حضرت فاطمه(س) هرجا لازم بود با کلامی سرشار از عقلانیت و استدلال وارد میدان می شد تا در جامعه مؤثر باشد، بدون آنکه هویت زنانهاش را از دست بدهد. زن فاطمی معتقد است که حضورش در جامعه نمایشی و برای قدرتنمایی نیست، او به واقع ستون خانواده و حضورش در اجتماع برای روشنگری و دفاع از حق است.
مسیر زن با کمال ایرانی مخالف جریان مدرن
تمدن امروز، زندگی را کالایی برای مصرف معرفی میکند. رسانهها وعده لذت، راحتی و هیجان میدهند، اما نتیجه آن پوچی، افسردگی و سردرگمی است. در مقابل، زن فاطمی زندگی را بر مدار قرب، رشد، اخلاق و انسانیت میسنجد. او راه کوتاه لذت را رها کرده و مسیر بلند معنا را انتخاب میکند.
زن فاطمی، خود را وقف حقیقت میکند و اسیر زرقوبرق رسانهها نیست. حضرت فاطمه(س) از سر معرفت لباس عروسیاش را بخشید تا خیلی ساده با رفتارش پیام دهد که زن به قدر آنچه میبخشد بزرگ میشود، نه به اندازه آنچه میاندوزد.
زن فاطمی؛ الگویی برای تمام نسلها
زن امروز، در هر کسوت و جایگاهی برای ماندن در این جهان پرتلاطم به الگویی نیاز دارد که او را بینیاز از نگاههای عوامانه و شکننده دنیای مدرن و معیارهای ساختگی رسانهها کند. این الگو جز الگوی فاطمی نیست.
حضرت فاطمه(س) ثابت کرد زن مظهر عقلانیت، محور مهر و ستون خانواده است و میتواند صدای حق در جامعه و سازنده فرهنگ و تمدن باشد. الگوی فاطمی، نسخهای برای رهایی زن امروز از بحران معنا، سردرگمی هویتی و فرسایش روح است. این الگو، زن را به سرچشمه کرامت پیوند میدهد و سازنده نسل آینده است
