دوربین در صحنه سر گردون به خاطر نبودن فیلمنامه !
نگاهی نقادانه به فیلم سینمایی دست انداز ؛
ندای قم / گروه فرهنگ و هنر /اسید امیر حسین آل یاسین؛ کمال تبریزی کارگردان فیلم سینمایی دستانداز و به تهیهکنندگی محمد آفریده است کمال تبریزی از سال ۱۳۵۸ با نویسندگی و ساخت فیلم کوتاه وارد عرصه هنری شد و در سال ۱۳۶۲ در فیلم آوای غیب بعنوان فیلمبردار فعالیت کرد اما بصورت جدی از سال ۱۳۶۴ وقتی ۲۶ ساله بود فعالیت خود را با دستیاری کارگردان ابراهیم حاتمی کیا در فیلم هویت شروع کرد تبریزی بعد از ۲ سال تجربه دستیاری سال ۱۳۶۶ وقتی ۲۸ ساله بود اولین تجربه کارگردانی فیلم مستقل خود بنام عبور را بدست آورد او فیلمنامه این فیلم را نیز خود نوشته بود شهرت کمال تبریزی که سال ۱۳۷۴ با نخستین فیلم کمدی جنگی ایران بنام لیلی با من است و فیلم سینمایی مارمولک در سال ۱۳۸۲ که در هردو فیلم سینمایی بازی پرویز پرستویی به شدت جنجالی شد و همین باعث دیده شدن کمال تبریزی شد .او تا به حال در رشته های تدوین، تهیه و تولید صحنه و لباس، فیلم برداری، فیلمنامه و کارگردانی فعالیت کرده است.
او کارگردانی فیلم های سینمایی امکان مینا طعم شیرین، خیال ، طبقه حساس، خیابانهای آرام ،دونده ،همیشه پای یک زن در میان است ، یک تکه نان، فرش باد، گاهی به آسمان نگاه کن و…. چندین اثر موفق دیگر را در کارنامه هنری خود دارد. آقای تبریزی فعالیت خود را در تلویزیون با ساخت سریال شهریار در سال ۸۴ آغاز کرد که در زمان خودش سریال موفقی بود سریال ابله که کما ل تبریزی ۱۳۹۳ برای نمایش خانگی تولید کرد با استقبال خوبی رو به رو نشد و کمال تبریزی سریال سرزمین کهن ۱۳۹۶-۱۳۸۷ و دوران سرکشی 1380 در کارنامه خود دارد و هم اکنون کمال تبریزی در شبکه 3 تلویزیون سریال پر مخاطب سرزمین مادری را دارد و بازیگران فیلم سینمایی دست انداز رضا کیانیان ،حبیب رضایی،هدی زینالعابدین، رویا نونهالی، همایون ارشادی و… بازیگران فیلم دست انداز هستند.
رضا کیانیان بازیگر فیلم سینمایی دست انداز برای اولین بار در سال 1368 مقابل دوربین فیلم تمام وسوسه های زمین ساخته حمید سمندریان قرار گرفت و حضور او در فیلم های سینمایی و سریال آژانس شیشه ای ،در خانه ای روی آب ، شلیک نهایی ،کیف انگلیسی ، مختارنامه یک حبه قند، یک بوس کوچولو نیش زنبور ، کفشهایم کو، دلم می خواد ، آزمایشگاه و….. را در کارنامه خودش دارد حبیب رضایی بازیگر فیلم سینمایی دست انداز در زمان حضور خود در کلاس های بازیگری امین تارخ سال ۱۳۷۵ از طریق بیژن بیرنگ و مسعود رسام برای بازی در سریال خانه سبز دعوت شد و به این شکل اولین بار وارد شبکه دو تلویزیون شد در 1376 با معرفی آتیلا پسیانی در فیلم آژانس شیشه ای بازی کرد و به شهرت رسید رویا نونهالی آغاز فعالیت هنری رویا نونهالی از سال 1362 با بازیگری تئاتر شروع شد فعالیت در سینما از سال 1366 با حضور در فیلم یار در خانه ساخته خسرو سینایی سال 1381 با مجموعه خواب و بیدار ساخته مهدی فخیم زاده او را به اوج شهرت رساند خلاصه فیلم سینمایی دست انداز داستان آن درباره دختری به نام رها است که عاشق نویسندگی است.
او در حال نوشتن یک داستان است و این داستان را با آرزوهایش همراه می کند کارگردان سعی دارد بگوید که هر کس می تواند در زندگی دیگری نقش تاثیر گذاری داشته باشد فیلم به خاطر شلوغی صحنه نتوانسته حرفش را به مخاطب بازگو کند و مخاطب نمی داند در چه دهه از زمان فیلم روایت می شود دوربین از دهه 60 به 1400 می آید و مشخص نیست که فیلم طنز هست یا جدی کارگردان از روایت فیلم غافل شده و مشخص است که کارگردان فیلمنامه ای درست در دست ندارد و با عبور از دهه های قدیمی می خواهد با ذهن مخاطب بازی کند و حضور بازیگرانی از قبیل رضا کیانیان و حبیب رضایی و رویا نونهالی که بازیگرهای شگفت انگیز و خاطره ساز سینما و تلویزیون هستند هر کدام برای مخاطب هایشان خاطره ای در ذهن مخاطب جای گذاشته اند.
حالا در فیلم سینمایی دست انداز حضورشان با نبودنشان فرقی برای فیلم ندارد و رویا نونهالی و حبیب رضایی که این روزها کمی کم کار شده اند اما همچنان مردم آنها را با همان فیلم و سریال های موفق در ذهن دارند و حضور آنها در این گونه فیلم ها کم کم آنچه در ذهن مخاطب کاشته اند را از بین می برند و به هر شکل دیده شدن ارزشی ندارد گاهی نبودن ارزش می شود و مخاطب به دنبال آن بازیگر مورد علاقه اش می گردد و چه خوب می شود که آن بازیگر برای ذهن و افکار و چشم مخاطب اش ارزش بگذارد آن وقت بازیگر از ذهن و افکار پاک نمی شود مثل بازیگران قدیمی سینمایی ایران که با این که سال ها در قاب تصویر نبودند .
اما در قلب تک تک مردم این سرزمین هستند و خواهند بود و از کمال تبریزی که مخاطب با فیلم های او خاطره دارند با این ساختار فیلم ها خاطرات زیبا را از افکار مخاطبش پاک می کند دوربین در صحنه سر گردون هست و نمی داند که چه می کند و کارگردان و بازیگران هم برای خودشان مسیردیگری در پیش می گیرند و موسیقی فیلم و دیالوگ ها از فیلم جداست و تدوین فیلم هم نتوانسته فیلم را به یک چارچوب منظم برساند و حضور یک خواننده در فیلم مشخص نیست که چرا وارد فیلم می شود و کارگردان نتوانسته هیچ ذهنیتی برای مخاطب به وجود آورد و فیلم فقط داره از چند خط قصه که از هم دیگر جدا هستند را روایت می کند